آرنیکا

بدون عنوان

1393/3/5 1:20
نویسنده : مامان آرنیکا
154 بازدید
اشتراک گذاری

عزیزکم چن روزیه  که به وبلاگت سرنزدم یه مشکلی واس سیستم پیش اومده بود تنبلی ازمن نبودچشمکدخترکم وقتی یادم میادخردادپارسال رو، چه روزای پرازاسترس ودلهره ونگرانی بود فکراینکه دخملکم صحیح وسالم میادتو آغوش گرم بابایی ومامانی یانه؟؟؟لحظه ای منوراحت نمیذاشت بااینکه همچی خوب بودولی من دل نگرون بودمخندهخندهحالا امســـــــــــــــــال پرنسس کوچولوی ما ،درکنارمون هستی، ومن سرمست وشادمحبتمحبتمحبتمحبتمحبتمحبت ازبودنت .هرروز داری بزرگترمیشی وشیرین تر   ودلبریات بیشتر،وقتی ظرف غذاتو میبینی میگی بَ بَ .وقتی بهت میگم ابَ(آب)میخای کاملا میفهمی منظورم چیه خودتولوس میکنی ومیپری توبغلم،ازهندوانه خوردنتم چی بگم که اون لحظه واقعا خوردنی میشی،بادست زدن ورقصیدنت مخصوصاباحرکات بامزه دستاتم که دل همه رو بردیبوسبوسبوسبوسومن بازمیگم خدایا هزاران بار شکرت بابت این هدیۀ زیبا.

پسندها (3)

نظرات (3)

خاله محدثه
6 خرداد 93 10:37
خاله جونییی فدای دس دسیات بشم دوس دارم هر روز بیای خونمون باهم کلی دالی بازی کنیم خاله خیلی دوست داره
Sana
7 خرداد 93 14:39
سلام کوچولووووووووو
sana & saba
18 خرداد 93 13:52
salam khoshgel khanom b vebe ma ham sar bezan fadaaaaaaaaaaaaaaaat b0oOOOoOoOoOOoOos
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آرنیکا می باشد